Mahdi Esmaeili

Live and Life

Mahdi Esmaeili

Live and Life

رمضان و شب های قدر (1)

دعا کن به شب چون گدایان به سوز

اگر می‌کنی پادشاهی به روز

امروز اولین روز از ماه مبارک رمضان است، ماهی که همه حس و حال خوبی بهش دارند ، از گرسنگی ها و تشنگی های نزدیک اذان مغرب تا سوز دل های بنده های خدا توی شب های قدر که اوج بندگی را در ماه رمضان به نظر من نشونمون میده.همه فردی از همه قشری توی این ماه  قصد اصلاح خودش را داره و انگار سالی نو قرار برای همه مون رقم بخوره و این را میشه از تصمیم هامون به ترک هر گناه کوچک یا بزرگی فهمید چون همه اینها یک انسان بهتر و پاک تر و صالح تر را میسازه که زندگی را بهتر درک میکنه و دوست داره واسش زندگی کنه .

برخی فکر میکنند که وقتی نام جامعه  یا کشور اسلامی به زبان جاری میشه همه چیز و همه کسی باید رنگ و بوی اسلامی داشته باشد، آره ، این درست است اما اینکه در یک جامعه اسلامی هیچ کس نباید با کوچکترین خطایی مواجه شود امری محال است چرا که انسان موجودی ممکن الخطاست (جایز الخطا نیست چون یعنی اجازه خطا داره اما ممکن الخطا احتمال دچار اشتباه شدن  در راه درست قدم برداشتن را بیان می کند)  و خطای جوان امروزی ما هم در پوشش اوست  که ما نام بدحجاب و بی دین و ایمان را روی آن گذاشته ایم که این هم به نظر من اشتباه بلکه باید به اونها گفت کم حجاب که اون هم البته در ظاهر است که بوده اند سیرت های پاک بسیار در همین قشر اما باز هم قابل توجیح نیست همونطور که داشتن حجاب   ظاهری کامل دلیل بر خوب بودن قطعی  هیچکسی نبوده و نیست . بسیاری از همین دختران و پسران که با پوشش های نامناسب در خیابان ها ظاهر می شوند همین شهروندانی هستند که هنوز اعتقادات قلبی خود را دارند و در ماه مبارک رمضان به در خانه حضرت حق رفته اند و بندگی می کنند نه تظاهر  و خودنمایی.

گاهی اوقات اگر در صحبت های رهبر انقلاب ایران آیت الله خامنه ای دقت کنیم میبینیم که خود ایشان هم واقف بر این امر هستند و سند آن هم این جمله است که گفته بودند" ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید.  البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت"   

که متاسفانه  این امر هم از سوی برخی مسولین در راس کار با افراط های بسیاری همراه که خود نفرت را در دل جوانان ما ایجاد ساخته است نه آرامش خیال و اطمینان و علاقه مندی به  آن را ...!  همه این حرفا ها رو میگذاریم کنار و کمی  به این فکر میکنیم که در جوامع مدرن امروز چه چیز باعث پیشرفت و تعالی خانواده و جامعه شده است ؟

به نظر من این را باید در هنجار ها و ارزش های آن جوامع یافت چرا که  همه مردم خود را ملزم به حفظ محیط زیست ، حفظ حقوق بشر، حفظ امنیت اجتماعی ، حفظ آرامش روانی جامعه ، حفظ منافع مردم و جامعه در قبال خودکامگی  مسیولین  و هزار حفاظت دیگر  که همه ریشه در خواست مردم و آگاهی نسبت به این موارد وجود دارد و آن ناشی از سواد و علم آن  خواسته ها در جامعه است که همه هم سوی با عقاید و مذهب آنان است.

اگر گریزی بر فرهنگ امروز غرب  مدرن بزنیم خواهیم دید که بسیاری از قوانین مدنی و اجتماعی آن ها ناشی از عقاید مذهبی آنان است اما آیا این  قوانین مانع از رشد جرایم  شده است یا آنکه نگاه  و توقع افراد جامعه نسبت به یکدیگر و مشاع دانستن همه حقوق و مطالبه آن از یکدیگر  علاوه بر وظیفه دولت های منتخب خود  موجب آن شده است .  هر عقیده ای محترم است تا جایی که ضرر ی به اصل و پایه جامعه و تخریب آن وارد نکند و  نمونه آن را باز می توان در رفتار دولت فرانسه که بیشترین مسلمان را در اروپا دارد دید . در این کشور مدرن غرب که خود مدعی عدالت است حضور زنان  و دختران با حجاب اسلامی  در مراکز علمی ممنوع شد و این  را می توان در ارزش های آن جامعه یافت اما صحیح نیست همانطور که حضور زنان مسیحی  در ایران با حجاب اجباری نیز صحیح نیست چرا که  در یک ملک اسلامی همانطور که در قرآن آمده است باید اکراهی در دین نسبت به کسانی که نه آن را پذیرفته اند و نه با آن دین به دنیا آمده اند وجود نداشته باید و ما آنان را با اکراه مجبور به این امر میکنیم  حال آیا عمل ما درست است یا عمل آن کشور غربی؟!!

درک آن آسان است اگر دین را با بعد سیاسی  صحیح ببینیم ...خداوند به ما الگویی در اداره مملکت و مردم داده است و ما باید آن الگو  را به شکل صحیح اجرا کنیم و  نه آن که  هر قسمتی از آن را به دلخواه فرمی دیگر به آن بدهیم ...حال اگر میبینیم جامعه ظرفیت اجرای کامل آن را ندارد حداقل احکام آن را دچار تزلزل و تغییر نکنیم و به ضعم خود تفسیر نکنیم که دین گریزی امروز بسیاری از عوام الناس را باید در رفتار های سلیقه ای و  به نام دین تمام کردن اعمال و کردار خود بیابیم ... !

اگر جوانان ما امروز به دین در ایامی خاص علاقه مند هستند باید آن را نشانه رافت دین  و  مهربانی ما نسبت به دین مداری دانست و آنکه  همه خود را در آن حال مسلمان و بنده خدا میدانند نه برده او...حال جایی که دین گریزی بوجود می آید ناشی از خشن و بی رحم نشان دادن دین است  که ذات اسلام اینگونه نیست.  اسلام به ذات خود مشکلی ندارد ، ایرادی اگر هست از مسلمانی ماست .

یک ویدیو جالبی در یک از سایتها دیدم که بد نیست شما هم ببینید . من اسمش را میگذارم  وحشت مردم از دین در کنار نا آگاهی نسبت به چرایی آن احکام....انجیل یا قرآن.

پ ن : در فرصتی دیگه ادامه مطلب را خواهم نوشت . آرزوی بهترین ها رو واستون میکنم ...التماس دعا ، یا حق



ایران دست بر گریبان خود است

اگر بخواهیم به تاریخ قانون گذاری این خاک یعنی ایران زمین بازگردیم بی درنگ به یاد منشور کوروش کبیر  که امروزه آن را به عنوان اولین سند حقوق بشری در جهان شناخته  اند  خواهیم رسید. ایران سرزمینی است با تمدنی بزرگ اما دست بر گریبان خود؛ ایران خاکی است از نژاد پاکان ، کسانی که در جهان به راستگویی و  یگانه پرستی مشهور بودند ! بودند چرا که امروز آن را سرزمینی به دور از حقوق و  انسانیت می دانند .

چه شده است ما را که روزی الگوی تمدن  و قانون مندی بودیم ، حال  به عنوان سیاهه دنیا معرفی می کنند.

پاسخ این  سوال را کجا باید یافت ؟ آیا به غیر  از عالم سیاست و قدرت طلبی هم  پاسخی برای آن وجود دارد ؟  شاید بهتر است ابتدا نه را  برای آن بیاورم ، چرا که دنیای امروز قدرت  و سیاست را در عرصه رسانه و تبلیغات هدفمند استوار کرده است و ایستادگی در برابر آن   را تا حد بالایی دشوار و نا پایدار ساخته است. به گونه ای که امروز خود را مدیون و متضرر این قدرت فوق العاده یعنی رسانه و تبلیغات میدانیم و محال است که خود را دردام یا بام آن نتوانیم ببینیم. قدرتی که جنگ  علیه بشریت را دفاع از آن و دوستی با  بشریت را دشمنی تلقین می کند.  امروز باید از هنر دیپلماسی  و تاکتیک پذیری تمام قوا در کنار آن نیز سخن گفت ، نه آن که چند سر بر یک بدن باشد و هر یک جهتی و خواسته ای را  از آن تن طلب کند. هنری که امروز کمتر در میان رجل سیاسی این خاک میبینیم و بیشتر سلایق و علایق شخصی بزرگان است که در این میان نقش آفرینی می کند و مصلحت را کمتر به چشم میبینیم . کجایند امیرکبیران ، مصدقان ، طالقانی ها و  بهشتیان ؟ که این هنر را تنها به هنرمندی سیاس میتوان پاسخ گفت نه سر در زیر کوه کاه کردن و فریاد زدن ....!!!!!!!!!

پاسخ این سوال را کجا می توان یافت ؟ آیا به غیر  از عالم سیاست و قدرت طلبی هم  پاسخی برای آن وجود دارد ؟ این بار می گویم آری وجود دارد؛ چرا که امروز مردم نیز خود آگاه از زمان و روزگار هستند و  خود می دانند که کجا بوده اند و به کجا می روند . خود می دانند چه کرده اند و چه می کنند و خود کرده را تدبیر نیست.

رهبری خواهند تا که تدبیری در حال آنان کند و آن رهبری نباشد مگر به باور مردم ، باور آنچه که کرده اند و قبول  اشتباهات خود و جبران آن رفتار ها با قدم در راه صحیح برداشتن که این نیز میسر نیست جز به درد و رنج کشیدن از آثار رفتار اشتباه خود و  آن نیز نه به افراط است و نه به تفریط در خود.

مثالی میزنم از حال این روز های این تبلیغات در خانواده هایمان . بسیار سالی است که به دلیل خلع بسیار در ساختمان سینما و هنر این سرزمین  فیلم هایی را چه در رسانه و چه در شبکه خانگی به نمایش می گذاریم که بر گرفته از فرهنگ و آداب و رسوم غربی است اما در این سالیان بسیار فرهنگ جامعه ما آنقدر آسیب ندید که امروز تحت تاثیر مخرب آثار کشور سوسیالیست همسایه مان قرار گرفته است، کشوری که نام اسلام را نیز بر دوش خود یدک می کشد اما فرهنگ آن نه رو به اسلام است و نه رو به مسیحیت ، چرا که ارج و قرب خانواده در هر دو بسیار بالا و ارزشمند است و روابط در خانواده ها از ساختمانی مستحکم برخوردار است اما  سینمای ترک آن را اینگونه نشان نمی دهد و بنیان خانواده را سست تر از گرد خاک ساخته است . تا به حال از خود پرسیده  اید که چرا غرب 2016 ساله مسیحیت هیچگاه نسبت به بنیان خانواده و خلق آثار برای این بخش ارزشمند از جامعه خود را به تزلزل نینداخته است و در هر حال برای آن ارزش قایل شده است و بیشتر به تحکیم خانواده پرداخته است تا به از هم پاشیدن آن و در عین حال آن کشور به نام اسلامی نه تنها روابط برون خانوادگی را به چالش نابودی کشانده است بلکه روابط درونی را نیز به تخریب از درون دچار کرده است و  این خود یعنی بی بنیان و بی ریشه ساختن جامعه و این همان رواج بی اعتمادی و سوءظن داشتن به  تشکیل خانواده ها و آغاز روابط خواهد بود.

حال چرا ما امروز بدان دچار شده ایم و داریم کشوری را الگوی اهم ترین  روابط خود قرار می دهیم که بنیان خود را هم نمیشناسد جای سوال این بار ندارد چرا که ایران سر در گریبان خود است و نمی خواهد بداند که همه مقصر هستیم. مگر میشود دین کامل را در دست داشت و نام جمهوری را به یدک کشید و به نا کجا آباد رفت ؟

امروز دارد میشود ...چرا ؟ چون که ما نیز به سمتی میرویم که از اسلام تنها نامی را با خود به یدک میکشیم  و در عمل بسیار کتر از آن بویی برده ایم ؛ چون ما همه چیز را از هم جدا میدانیم  چه در پاسخ دادن و چه در پاسخ گرفتن ...! دریغ از آنکه آن لیوان آبی که ما میخوریم محتاج لیوان است  برای حمل آن به سوی دهان و  نوش کننده آن که بدن و همه اعضا تن از آن تاثیر می گیرند و به  حرکت و فعالیت تمام اعضا در مسیر جذب و هضم آن لیوان آب ساده می انجامد.

درد گفتن آسان است ، پس بس است و چاره می گویم...چاره آن همه درد در یک چیز است و آن رجوع به تاریخی است که هر روز دارد در قبایی نو تکرار می شود . دانستن و مطالعه علم نو  به دور از هرگونه جهت مندی در کنار تاریخ میتواند به ما کمک کند.

شاید باید برای فهم آسان تر از نسبیات گفت . خوب، زیبا ، آسان ،بد،زشت و سخت همه نسبیاتی است که ما بر حسب فطرت پاک انسانیت از آن سخن میگوییم و اینها نسبیاتی است که محال است که  بنیان آنها تغییر کند و آنجاست که نسبی بودنشان از معنا می افتد چرا که به درک بالاتری از آن دست یافته ایم. حال اگر میخواهیم آن  تاریخ را بفهمیم باید خوب و بد آن را بی غرض و با فطرت پاک انسانی بخوانیم  تا راه چاره را درک کنیم. من میتوانم شروع به سخن گفتن و نوشتن کنم و درک خود را بیان کنم اما آیا خود توانسته اید به آن درک موهم دست یابید ؟ تلقین  بدون درک وجودی از سوی من اثری ندارد تا خود بدان دچار شوید و آن موقع است که از لذت سطحی زندگی ، نگاهی به عمق آن لذت ها خواهید انداخت و آن لحظه خود را غرق در لذت بی انتها ، که هر روز تشنه تر خواهید شد خواهید یافت . انسان حیوانی است ناطق و نطق او را متمایز از دیگر موجودات کرده است. ما اگر خود را اشرف مخلوقات می دانیم و بر برتری خود یقین داریم پس نباید مانند آن ها دمدمی مزاج و  یا حافظه ای کوتاه و  ذهن و خویی وحشیانه داشته باشیم که اگر  باشیم ،  اینگونه ما نیز نمیتوانیم برتری بر هیچ یک داشته باشیم و حتی آن ها برتر از ما خواهند شد چرا که آن ها نداشته به آن حال دچارند و ما داریم و نمیخواهیم از آن استفاده کنیم که مبادا مسیولیتی بر دوش خود احساس کنیم .

قدرت مخرب تبلیغات،رسانه و علم به آن همین است که داشته هایمان را از ما بگیرد و آن را به ما بدهد که خود می خواهد از آن سود ببرد و همه عروسک خیمه شب بازی آن خواهیم بود بدون آنکه خود بفهمیم و بخواهیم که بدانیم . ایران اگر امروز بدین حال دچار است برای آن است که سر در گریبان ، به دست خود است بعد دیگری ها که به دنبال  خود کرده می آید.

مهدی اسماعیلی